لطیفه های قرآنی /1

درخواست یک زندانی

روزی یک زندانی به زندانبان نوشت :

....اُدعوا رَبکُم یُخَفف عنا یوماً منَ العذاب غافر/49) از پروردگارتان بخواهید تا یک روز از عذاب ما بردارد.

زندانبان در پاسخ او نوشت :

(...ما للظالمینَ من حمیمٍ وَ لا شَفیعٍ یُطاعُ .غافر/18) برای ستمکاران دوستی وجود ندارد و نه شفاعت کننده ای که شفاعتش پذیرفته شود.

مقام و منزلت فالوده

به ابوالحرث گفتند:نظر تو درباره ی فالوده چیست ؟گفت :دوست دارم هنگامی که ملک الموت (عزرائیل) برای قبض روح من می آید در حال خوردن فالوده باشم .به خدا سوگند! اگر موسی با کاسه ای پر از فالوده به نزد فرعون می رفت حتما فرعون ایمان می آورد اما چه فایده که موسی با عصا به نزد فرعون رفت و او هم ایمان نیاورد.

نردبان بلند

شخصی شنید مردی این آیه را می خواند:

(و فی السماءِ رزقُکُم و ما تو عدون ذاریات/51 ) و روزی شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده می شود .

گفت :نردبان به این بلندی از کجا بیاوریم .

قرائت بی حساب

کسی در نماز آیه ای را به غلط چنین قرائت می کرد:

و واعدنا موسی ثلاثین لیلة و اتممناها بِعشرٍ فتم میقاتُ ربه خمسین لیله .اعراف /7) و ما با موسی سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را ده شب دیگر تکمیل نمودیم به اینترتیب میعاد پروردگارش با او پنجاه شب تمام شد.

مردی او را به سوی خود کشید و با پرخاش گفت :ای بی سواد!برفرض که قرائت نمی دانی ایا حساب کردن هم بلد نیستی ؟!

مومن خجالتی

به ابوالعباس بن اصبهید گفتند: چرا نماز نمی خوانی ؟ گفت : خجالت می کشم سوره های کوچک را بخوانم و سوره های بزرگ را هم حفظ نیستم .
...

پیام های دیگران() link دوشنبه 89/6/15 - یوسفی

ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1%20%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%AA

مفاهیم قران